دیگر خیالت آسوده ....!!همه ی احساسها را فروختم و به کناری نهادم جز آن صندلی که جای تو بود!شاید روزی که برگشتی٬خسته باشی ....
مانند شیشه
شکستنـــــم آسان بـــود . . .
ولی
دیگـــر به مــن دست نزن
این بار زخمی ات خواهم کرد
درد دارد !
وقــتـی می رود ؛
و هـمه می گــویـند : دوستـت نــداشـت ...
و تــو نمـی تــوانـی بـه هـمه ثــابـت كــنی ،
كه هــرشـب
بــا عـاشـقانـه هــایـش خـــوابت می كـــرد ... !!!
آنقدر راحت برایت « دوستت دارم » هایم را خرج کردم ... تو فکر کردی ارزان هستم !! غافل بودی ازانکه تو برای من چقدر گران تمام شده بودی
نظرات شما عزیزان: